کد مطلب:30626 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:163

مشبهه و ویژگیهای آن در کلام امیرمؤمنان علی











دكتر محمد مهدی ركنی یزدی

از امیرمؤمنان حضرت علی (ع) علاوه بر احادیث و روایتهای گوناگون و فراوان كه در كتابهای حدیث آمده، مجموعه ای نیز یك جا فراهم آمده كه گردآورنده آن سید رضی (م. 404 در بغداد) خصوصیت مشترك آنها را فصاحت و بلاغت شمرده و «نهج البلاغه» خوانده است. این اسم برای آن مجموعه هر چند صحیح و بجاست، اما واقع این است كه بیشترین اهمیت و ارزش این سخنان را باید در تعلیمات، دستورها و حكمتهایی دانست كه با صیغه ادبی قوی بیان شده، به طوری كه سرمشق ادبا و خطبا قرار گرفته است و با وجود این مزیت مهم این كتاب شریف معانی ژرف و سنجیده، مباحثی كه در جوامع انسانی به كار می آید، تحلیل حوادث روزگار و توضیح علل وقایع دیگر مطالب كاربردی است كه با واقع بینی برای هدایت مردم بیان شده و از این رو اثری جاویدان برای دستیابی به حقایق جهان و راه نجات از فتنه های دوران است.

در این گفتار كه بنابر احتصار است متن و ترجمه خطبه كوتاه 38 نهج البلاغه درباره «شبهه» است با توضیحی مختصر نقل می كنیم، بدین امید كه راه رهایی از شبهات- كه فضای اجتماعی و سیاسی كشور را تیره كرده- روشن گردد، و اینك متن خطبه و ترجمه آن: «و انما سمیت الشبهة شبهة لانها تشبه الحق. فاما اولیاء الله فضیاؤهم فیها الیقین، و دلیلهم سمت الهدی و اما اعداء الله فدعاؤهم فیها الضلال و دلیلهم العمی، فما ینجوا من الموت من خافه و لا یعطی البقاء من أحبه»: شبهه را شبهه نامیده اند چون حق را ماند، لیكن دوستان خدا را فریفتن نتواند، كه یقین چراغ- رهگذر- ایشان است و رستگاری راهبر. اما دشمنان خدا را گمراهی دعوت كننده است و كوری همراه برنده. پس نه آن كه بیم مرگ دارد از آن رهد، و نه آن كه زندگی جاودانه خواهد بدان رسد.

در توضیح شبهه نوشته اند «اسم است از اشتباه، و آن حكمی یا موضوعی است كه حلال یا حرام بودن آن معلوم نباشد». ابن ابی الحدید با توجه به این معنی لغوی است كه می نویسد: (آنچه اهل حق بدان احتجاج می كنند «شبهه» خوانند). در این واژه پوشیدگی و عدم صراحت وجود دارد. لذا به معنی «امری كه در آن حكم به صواب و خطا نكنند» نیز آمده، و یكی از مباحث اصول فقه هم می باشد اما اغلب مرادف شك و تردید است.

آنچه در این نوشته موردنظر است و در سخن امام علی (ع) نیز منظور شده شبهه در عقیده و مسائل اصولی در دین یا مباحث سیاسی است، كه بخصوص پس از انقلابها و تحولات عظیم اجتماعی پیش می آید و حضرت نیز با آن رویاروی بودند. مراكز فرهنگی و آموزشی ما نیز با حمله تبلیغاتی دشمنان خارجی و داخلی روبه روست، و می بینیم كه با القاء شبهات مختلف دینی در اصول اعتقادی تشكیك می كنند و پایه های اعتقادی جوانان را سست می نماید و سپس اهداف سیاسی شان را به اجرا در می آورند.

امیرمؤمنان مردم را در برخورد و مقابله با این پدیده فرهنگی و اجتماعی به دو دسته تقسیم می كنند: اولیاء الله كه به مقام بلند «یقین» رسیده اند و به روشنی آن، نادرستی شبهه برایشان واضح می شود. راهبر آنان «سمت هدایت» یعنی راه روشن و راست هدایت است.

ابن ابی الحدید این راه یابی رستگاری برای مؤمن بایسته می داند، به این دلیل كه هر كس مقدمات پیدا شدن شبهه را بررسی كند و به امور یقینی و قطعی تكیه كند فساد و به اشتباه انداختن كه لازمه شبهه هست برایش روشن می شود و در ورطه خطا نمی افتد. اما دشمنان خدا و ناگرویدگان را گمراهی به خود می خواند و كوردلی راهبر است و جز این نیز نشاید. زیرا باطل گرا به امور یقینی تكیه نمی كند، بلكه دلبستگی و علاقه به آیین و مسلكی كه دارد. و تعصب به راه و روش سیاسی و اجتماعی اش پرده ضلالت و كوری در برابر دیدگانش كشیده از درك حقیقت محرومش گردانده است.

اكنون كه معنی «شبهه» روشن شد، خصوصیات مهم آن را به شرح زیر بیان می كنیم و روش رویارویی با آن را ارائه می دهیم:

1- شبهه پدیده ایست فرهنگی، اجتماعی، سیاسی كه در پی هر تحول و دگرگونی وضع جوامع، چهره نشان می دهد و افراد كم تجربه یا ناآگاه از اصول اعتقادی را به خود فرا می خواند.

2- شبهه مقوله ثالثی است بین حق و باطل كه در خارج موضوعیت دارد. شبهه باطلی است حق نما، از این رو فریبنده و گمراه كننده است.

3- شبهه در برابر «حق» تاب مقاومت ندارد، بدین جهت خود را به جای حق جا می زند و موجب گمراهی و فریب خوردن می شود. مثلا در واقعه صفین، معاویه و لشكریانش برباطلند و حضرت علی (ع)- به صریح حدیث نبوی- بر حق و با حق. حیله معاویه در بر سر نیزه كردن قرآنها ایجاد شبهه است كه گروهی را فریب داد زیرا در ذهن آنها ایجاد شك و تردید كرد.

4- شبهه پایگاه استوار شیطان برای ایجاد تزلزل روانی، فكری، عقیدتی و سیاسی است. به بیان دیگر انعكاس شبهه در ذهن به صورت شك و دودلی است.

5- شبهه یكی از عوامل یأس و منزوی كردن مردم عادی است از فعالیتهای اجتماعی و ادای تكلیف نسبت به حكومت و جامعه اسلامی.

6- شبهه از علل مهم تفرقه افكنی و از بین بردن اتحاد و اتفاق مردم یك كشور است و نتیجه آن سود بردن دشمنان از این پراكندگی است.

در سخنان گرانمایه و آموزنده مولا امیرالمؤمنین علی (ع) در نهج البلاغه كلمه «شبهه» 10 بار و جمعش «شبهات» 12 بار به كار رفته، كه در همه این موارد بار معنایی منفی دارد، مثلا نقطه مقابل یقین در عقیده است: «و انی لعلی یقین من ربی و غیر شبهة من دینی» (خطبه 22)، «ینقدح الشك فی قلبه لاول عارض من شبهة» (قصار الحكم، 147).

آمدن پیامبران برای از بین بردن شبهات عقیدتی بوده: «أرسله بالدین المشهور... ازاحة للشبهات و احتجاجا بالبینات» (خطبه 2).

از جمله صفات گمراهان این است كه به شبهات عمل می كنند: «یعلمون بالشبهات و یسیرون فی الشهوات» (خطبه 106 و 88)؛ و شگفت آور آن كه فاسقان بدكار در شبهات فرو رفته اند و ادعای باز ایستادن از آن را دارند: «یقول اقف عند الشبهات و فیها وقع» (خطبه 87).

«اینك باید راه رهایی از شبهات را كه خواه و ناخواه در دوران زندگی هر كسی پیش می آید و صورتهای گوناگونی دارد پیدا كرد.

نخست باید توجه داشت كه شبهه خود وسیله ای برای آزمون انسانهاست، و عكس العملی كه رویارویی با آن انجام می دهد نشان دهنده شخصیت و عقاید و دلبستگی های اوست.

می دانیم این مكتبی است عملی و بر عقیده و اندیشه ای كه به شخص دیندار تعلیم می دهد بازده عملی دارد و تكلیفی است كه باید انجام دهد. در پیش آمد «شبهه» حضرت علی (ع) و دیگر معصومین دستوری خردپذیر داده اند و آن باز ایستادن و توقف است.

صدوق (در امالی) از حضرت صادق (ع) نقل می كند كه از پدرانشان روایت كرده اند كه رسول خدا (ص) فرمود امور بر سه قسم است: امری كه هدایت و صلاح آن برایت روشن است آن را پیروی كن. امری كه گمراهی و نادرستی آن برایت آشكار اجتناب نما، امری كه مورد اختلاف است (حقیقت) آن را به خدای عزوجل واگذار.

از كلمات قصار امیرالمؤمنین (به شماره 113) است: «لاورع كالوقوف عند الشبهة»: هیچ پرهیزكاری چون توقف و باز ایستادن در رویارویی با شبهه نیست.

در حدیثی كه از امام باقر (ع) روایت شده سبب این دستور باز ایستادن ذكر شده: «الوقوف عند الشبهة خیر من الاء قتحام فی الهلكة.» «اقتحام» بی اندیشه در كاری درآمدن است، و به سختی در افتادن. بدیهی است هركس در اموری شبهه ناك توقف نكند و بدون تأمل و تفكر در آنچه سرانجامش روشن نیست وارد شود به هلاكت خواهد رسید، هلاكت جسمانی یا روحی و دینی، كه شبهات باطلی است به صورت حق و خوراك فاسدی به ظاهر سالم، كه ذائقه جان دانشمندان حقیقت بین و حق شناس آن را تشخیص می دهد و باید از آنان مدد گرفت.

منابع

1- نهج البلاغه، ترجمه دكتر سید جعفر شهیدی، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، چاپ اول، شركت افست، 1368، ص 38.

2- همان مأخذ، تعلیقات خطبه ها، 461.

3- شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید (عبدالحمید بن هبة الله المدائنی)، داراحیاء التراث العربی، بیروت، 1409 ه- 1989 م. 212/1.

4- منتهی الادب فی لغة العرب، عبدالرحیم بن عبدالكریم صفی یوری، چاپ افست از طبع تهران، كتابفروشی اسلامیه و ابن سینا...، 1377 ه- شبه.

5- رك: لغت نامه دهخدا، چاپ اول از دوره جدید، بهار 1373، جلد نهم، شبهه.

6- شرح نهج البلاغه، 212/1.

7- در كتب اهل سنت و جماعت آمده: «علی مع الحق و الحق معه و علی لسانه و الحق یدور حیثمادار» (ابن مردویه، كتاب المناقب، به نقل از الغدیر 278/3، حاكم استدراك صحیحین) (124/3 این حدیث را صحیح شمرده به نقل از فضائل الخمسه بن الصحاح السته، 208/2)

8- رك: «المعجم المفهرس لا نفاظ نهج البلاغه» محمد دشتی- كاظم محمدی، مؤسسه النشرالاسلامی (التابعة) لجماعة المدرسین بقم المشترفه، 1364 ش. شواهد نقل شده برگرفته از این مأخذ است.

9- یعنی با نخستین شبهه ای كه روبرو می شود آتش شك و تردید در دل او زبانه می كشد (شرح نهج البلاغه ابن میثم، كمال الدین میثم بن علی بحرانی، ترجمه محمدرضا عطائی، بنیاد پژوهشهای اسلامی، 545/5 1374).

10- ازاحت: دور گردانیدن از جای، دور كردن (لغت نامه دهخدا).

11- سفینة البحار، الشیخ عباس القمی، تقدیم و اشراف علی اكبر الهی الخراسانی، مجمع البحوث الاسلامیة، 1416 ه ق: شبه.

12- الاصول من الكافی، محمد من یعقوب الكلینی، دارالكتب اللاسلامیة، كتاب فضل العلم، 50/1.